من، از برف بدم میآد. اما حالا فكر كن یهو صُب پا شم ببینم برف باریده همهجا رو سفید کرده یهدست. یه چیز کلفت بندازم گِلِ دوشم، مثل اُوسگلا برم روی ایوون، بایستم رو به برف، با صدای بلند بگم «برف نو برف نو.. سلام.. سلام..»، و خیلی هم خوشحال باشم. برف هم مثل احمقا بهام جواب بده «سلام گلابی.. سلام مهربون..» و بخندیم و خوش باشیم. میخوام بدونی که چرا هرچی بیشتر مینویسم، پیرتر میشم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر